...
خشم باد آرزویی دوردست را در صفیرش برای همیشه پنهان کرد
طوفان فریاد میکشید و خورشید را در توده های شن میبلعید...
زمین سعی در بلعیدن هر قدمم را داشت و رد پایی در افکار پریشان شن ها سنگینی تفنگ را در مشتم میفشرد....
شبحی در موج های دوردست تپه ها عشق گم شده اش را میجست...
...
۱ نظر:
تصاویر خیلی قوی و تاثیر گذارند...
موج های دور دست تپه ها...feminine
تفنگ سنگین... masculine
no union... the barrenness of a dry desert
فکر که می کنم از خودم می پرسم داستانی هست که تمام شود؟ حتی وقتی می رسیم، فصل دیگر داستان آغاز می شود...
ارسال یک نظر