جمعه، فروردین ۰۹، ۱۳۸۷

بازی

در پاسخ به دعوت انسان:

یکی از گندم ها قرمز بود.

۶ نظر:

Woland گفت...

خاموشی‌ام در آوای دوردست ناقوس‌هاست

Woland گفت...

شعله ای در دل پیکره هزاران پاره

Woland گفت...

سبزی خاک در دل خاکستر ها

Woland گفت...

باریکه نور بر لبه سیاهی

human being گفت...

و در دل آن گندم قرمز:
شعله ی نور سبزی
که خاموشی ندارد...


زیبا بودند ... خیلی زیبا.. هر چهار تا...

human being گفت...

چیزی را از قلم نینداختم ها!
چهار که گفتم یعنی واقعا چهار.
چون گندم چهار تا حرف دارد.